استیون هاوکینگ ، دیگر حق ندارید بهانه بیاورید!
فهرست مطالب
میدونم شاید همین چند روز پیش توی کنکور، ازدواج، کار و هزاران مساله شخصی دیگه به اصطلاح شکست خوردهاید، اما امروز برای شما میخواهم از فردی بگویم که حق بهانه آوردن را از شما خواهد گرفت!
بله، استیون هاوکینگ مردی که در حال حاضر بر روی یک ویلچر ویژه به زندگی خود ادامه میدهد در حالی که به مراتب علمی رسیده که میلیونها نفر سالم نرسیدهاند.
واقعا چه اتفاقی افتاده؟
چرا یک فرد کاملا سالم گوشه خانه گز کرده اما کسی مثل استیون هاوکینگ اینطور پیشرفت کرده؟ و جالب اینجاست که طرفداران زیادی هم در دنیا دارد!
شما چه؟
در چه حالید؟
خوبید یا…
در هر حال هر طور که هستید تا آخر این مقاله را دنبال کنید تا حال شما عوض شود.
زندگی نامه استیون هاوکینگ
شاید در سایتهای دیگر در مورد این اعجوبه مفلوج همه چیز را خوانده باشید، اما ما در اینجا فقط قصد شرح زندگی نامه او را نداریم. استیون هاوکینگ در ۸ ژانویهٔ ۱۹۴۲ در شهر دانشگاهی آکسفورد از فرانک و ایزابل هاوکینگ زاده شد.
او هرگز خود را در محدوده کتابهای درسی مقید نمیکرد، بلکه چون با مطالعات آزاد سطح معلوماتش از کلاس بالاتر بود همیشه سعی داشت در کتابهای درسی اشتباهاتی را یافته و با معلمان به جروبحث بپردازد.
پدر و مادرش از طبقه متوسط بودند و زندگی ساده در خانهای شلوغ و فرسوده اما مملو از کتاب، عادت به مطالعه را در فرزندانشان تقویت میکرد. فرانک پدر خانواده پزشک متخصص در بیماریهای مناطق گرمسیری بود و به همین جهت نیمی از سال را به سفرهای پژوهشی در مناطق آفریقایی میگذراند. این غیبتهای متوالی برای بچهها چنان عادی شده بود که تصور میکردند همه پدرها چنین وضعی دارند.
در عین حال غیبتهای پدر نوعی استقلال عمل و اتکا به نفس در بچهها ایجاد میکرد. پدرش از وی خواسته بود به مطالعهٔ زیستشناسی بپردازد، تا حرفهٔ او را از حوزهٔ پزشکی تعقیب کند. استیون هاوکینگ بیشتر به ریاضیات گرایش و علاقه داشت، که در این درس از همه بهتر بود؛ اما پدرش ریاضی خواندن را راه پیمودن به سوی بنبست میدانست که فقط به تدریس ختم میشود. سرانجام آنان به سازش رسیدند، قرار شد استیون ریاضیات، فیزیک و شیمی را مطالعه کند.
یک امتحان اولیه برای آزمون ورودی آکسفورد در پیش داشت که هدف آن شرکت در آزمون واقعی سال بعد بود. در اتفاقی نامنتظره، استیون از پس امتحان آکسفورد چندان خوب برآمد که یک کمک هزینهٔ تحصیلی به او عطا شد.(منبع ویکی پدیا)
آغاز تحصیلات عالی
استیون هاوکینگ در هفده سالگی به کالج دانشگاه آکسفورد وارد شد تا در آن جا به تحصیل علوم طبیعی، با تأکید بر فیزیک بپردازد. او از همان زمان به اخترفیزیک و کیهانشناسی علاقهمند شد زیرا در خود کنجکاوی شدیدی مییافت که به رمز و راز ستارگان و آغاز و انجام کیهان پی ببرد.
سالهای دهه ۶۰ عصر طلایی کشف فضا، پرتاب اولین ماهوارهها و سفر فضانوردان به کره ماه بود و بازتاب این وقایع تاریخی در
رسانهها جوانان را مجذوب میکرد. بهعلاوه، استیون از کودکی عاشق رمانهای علمیتخیلی بود و مطالعه آنها نیز بر اشتیاق او به کسب معلومات بیشتر در فیزیک، نجوم و علوم دیگر میافزود.
بسیاری از دانشجویان سال اول حدود یک سال و نیم از استیون هفده ساله بزرگتر بودند، و کسانی هم تا سه سال مسنتر، و دو سال خدمت سربازی خود را هم طی کردهبودند. وی قسمت عمدهٔ وقت خود را در سال اول در اتاقش میگذرانید.
افکار بزرگ هاوکینگ
علائق هاوکینگ متوجه دنیای بزرگتر پیرامونش بود، و این حوزه را به دقت و مشتاقانه مطالعه میکرد، حتی تا انجام رصدهای شبانه هم پیش میرفت. وی در آستانهٔ امتحانات نهایی یک شب را تا صبح نخوابید، و در نتیجه پاسخ تعدادی از سؤالها را به هر ترتیبی که شده، داد. نمرههای نهاییاش در مرز بین اول و دوم قرار گرفت. مطابق معمول در این مورد، برای مصاحبه فراخوانده شد تا در مورد سرنوشتش تصمیم بگیرند. در این هنگام اعتماد به نفس ویژهٔ وی برگشته بود.
وقتی دربارهٔ برنامههایش از او پرسیدند، پاسخ داد:
«اگر شاگرد اول شوم به کمبریج راه پیدا میکنم. اگر شاگرد دوم شوم در آکسفورد خواهم ماند. از این رو انتظار دارم مرا شاگرد اول کنید.»
به قول دکتر برمن:
«مصاحبهکنندگان به اندازهٔ کافی از خرد و هشیاری برخوردار بودند که تشخیص دهند دارند با کسی صحبت میکنند که از اکثرشان بسیار باهوشتر است.» هاوکینگ شاگرد اول شد، و در پاییز سال ۱۹۶۲، در بیست سالگی به ترینیتی هال کمبریج وارد شد. (منبع ویکی پدیا)
شروع بیماری
در سال آخر تحصیل هاوکینگ در آکسفورد در پاگرد پلهها زمینخورده و سرش به زمین اصابت کرده بود. در نتیجه، اندکی حافظهاش را از دست داده بود. دوستانش گمان میکردند که این اتفاق ناشی از مستی او بودهاست اما این تنها باری نبود که او از پلهها افتاده بود و گاهی هم گره زدن بند کفشهایش برایش دشوار شده بود.
زنده ماندن ۲-۳ ساله برای استیون
آزمایشهایی که روی او انجام گرفت علائم بیماری بسیار نادر و درمانناپذیری به نام ALS را نشان داد. این بیماری بخشی از نخاع و مغز و سیستم عصبی را مورد حمله قرار میدهد و به تدریج اعصاب حرکتی بدن را از بین میبرد و با تضعیف ماهیچهها فلج عمومی ایجاد میکند به طوری که به مرور توانایی هر گونه حرکتی از شخص سلب میشود. معمولاً مبتلایان به این بیماری بیدرمان مدت زیادی زنده نمیمانند و این مدت برای استیون بین دو تا سه سال پیشبینی شده بود.
استقامت استیون
ناگهان همه آرزوهای خود را بر باد رفته میدید؛ دوره دکترا، رؤیای دانشمند شدن، کشف رمز و راز کیهان، همگی به صورت کاریکاتورهایی درآمدند که در حال دورشدن از او بودند. اما طبع لجوج و نقادش که هیچ چیز را به آسانی نمیپذیرفت هشدار داد که از کجا معلوم که پیش بینی پزشکان درست باشد و چه بسا که از نوع اشتباههای کتب درسی باشد.(منبع ویکی پدیا)
شروعی دوباره
در حالی که هاوکینگ در قعر دره ناامیدی بود و همه چیز را تیره و تار میدید، عشق همه چیز را عوض کرد. بله دختری به نام جین وایلد به او کمک کرد تا خود را از این مرحله سخت بیرون بکشد. در سال ۱۹۶۵ جین و استیون با هم ازدواج کردند و حالا او بهانهای برای زندگی کردن داشت.
به همین خاطر به تحصیلات خود ادامه داد و برای گرفتن مدرک دکترای خود دوباره تلاش کرد. در سال ۱۹۸۵ دوباره به علت بیماری صدای خود را هم از دست داد و به وسیله کامپیوتر بسیار پیشرفتهای که بر روی ویلچر او نصب شده بود قادر به حرف زدن شد البته با یک صدای دیجیتالی.
واقعا چطور میتوان بهانه تراشی را مهار کرد؟
با خواندن زندگی نامه مردان و زنان تلاشگری که حرفی برای گفتن باقی نگذاشتهاند! آنها فقط با کار خود در حال فریاد کشیدن هستند همانطور که در مقاله فریاد خدا، بگذار کار تو فریاد تو باشد! گفتیم و پیشنهاد میکنیم که در همین زمینه این مقاله را حتما مطالعه کنید.
استقامت و تلاش و پشتکار استیون هاوکینگ را از این مقاله برای خود بردارید. و هر وقت و در هر شرایطی به خود یادآوری کنید که من زندهام و باید برای زندگی و اهداف خود بجنگم رازی که تا آخرین لحظه استیون هاوکینگ را زنده نگه داشته بود.
به امید موفقیت شما دوستان عزیز از صمیم قلب منتظر شروع دوباره و تلاش بیشتر شما هستیم فراموش نکنید که دنیا منتظر قهرمانان جدید است.
کلام آخر
صحبت ما با شما دوستان عزیز این هست که واقعا چه چیز و یا چه نیرویی استیون هاوکینگ را به اینجا رسانده بود؟ اگر او از همان روزهای اول در اتاقش میماند و منتظر مرگ میشد آیا زنده میماند؟ پزشکان تخمین زده بودند که استیون هاوکینگ ۲-۳ سال بیشتر زنده نخواهد بود! اما او تا ۷۶ سالگی زنده ماند و در ۱۴ مارس ۲۰۱۸ فوت کرد.
واقعیت این هست که همه چیز فکر، اراده و خواستن شماست.
آن چیزی که از استیون هاوکینگ در اثر این مریضی مانده بود فقط مغز او بود که او را به این مراتب علمی رساند. پس وقتی برای شما در مقاله مراقب زامبیهای کسب و کار باشید گفتیم که افرادی هستند که مثل یک زامبی فقط به دنبال پراکندن
ناامیدی هستند به یاد استیون هاوکینگ بیفتید که چطور خود را از بدترین شرایط ممکن بیرون کشید و همینطور خود را خوشبخت میدانست.
بیشتر بخوانید:
امید معجزه میکند
راز شکر گذاری
کلیپ انگیزشی امید به خالق کائنات
قانون جذب بدون شک!
یادش جاوید…