دریای پول زیر پای تو!
دریای پول زیر پای تو!
فاصله پول با تو یک لایه یخ!
پول چقدر با شما فاصله داره؟ شاید بگید خیلی زیاد، اما باید بدونید فاصله شما از دریای پول با شما فقط به اندازه یک لایه یخ زیر پای شماست!
شما باید موقعیتها و فرصتهای موجود در اطراف خودتون رو زیر نظر داشته باشید، چه افرادی میتوانند در رسیدن به اهدافتان به شما کمک کنند.
چه امکاناتی همین حالا و در همین لحظه در دسترس شما هست؟
برای اینکه این مطلب را بهتر درک کنید تا آخر این پست با ما همراه باشید، با یک داستان کوتاه از « امت فاکس» شروع میکنیم.
سلف سرویس در جهان هستی
امت فاکس، نویسنده و فیلسوف معاصر،
هنگامی که برای نخستین بار به آمریکا رفته
بود برای صرف غذا به رستورانی رفت.
او که تا آن زمان، هرگز به چنین رستورانی نرفته بود
در گوشهای به انتظار نشست با این نیت که از او پذیرایی شود.
اما هر چه لحظات بیشتری سپری میشد ناشکیبایی او از اینکه میدید پیشخدمتها کوچکترین توجهی به او ندارند، شدت گرفت.
از همه بدتر اینکه مشاهده میکرد کسانی پس از او وارد شده بودند و در مقابل بشقابهای پر از غذا نشسته و مشغول خوردن بودند.
او با ناراحتی به مردی که بر سر میز مجاور نشسته بود نزدیک شد و گفت:
«من حدود بیست دقیقه است که در اینجا نشستهام بدون آنکه کسی کوچکترین توجهی به من نشان دهد.
حالا میبینم شما که پنج دقیقه پیش وارد شدید با بشقابی پر از غذا در مقابلتان اینجا نشستهاید! موضوع چیست؟ مردم این کشور چگونه پذیرایی میشوند؟»
مرد با تعجب گفت: «ولی اینجا سلف سرویس است.»
سپس به قسمت انتهایی رستوران جایی که غذاها به
مقدار فراوان چیده شده بود، اشاره کرد و ادامه داد:
«به آنجا بروید، یک سینی بردارید و هر چه میخواهید، انتخاب کنید، پول آن را بپردازید، بعد اینجا بنشینید و آن را میل کنید!»
امت فاکس، که قدری احساس حماقت میکرد، دستورات مرد را پی گرفت.
پیشنهاد ویژه برای خواندن مقاله: کارآفرین هرگز بازنشسته نمیشود
نتیجه گیری
اما وقتی غذا را روی میز گذاشت ناگهان به ذهنش رسید که
زندگی هم در حکم سلف سرویس است.
همه نوع رخدادها، فرصتها، موقعیتها، شادیها، سرورها و غمها در برابر ما قرار دارد.
در حالی که اغلب ما بیحرکت به صندلی خود چسبیدهایم و آن چنان محو این هستیم که دیگران در بشقاب خود چه دارند و دچار شگفتی شدهایم که چرا او سهم بیشتری دارد؟
و هرگز به ذهنمان نمیرسد خیلی ساده از جای خود برخیزیم و ببینیم چه چیزهایی فراهم است.
سپس آنچه میخواهیم برگزینیم. منبع (http://oxinchannel.com)
خوب بعد از خواندن داستان امت فاکس؛ امیدوارم که نظر شما در مورد افرادی که نسبت به موقعیت فعلی از شما وضعیت بهتری دارند عوض شده باشد!
شاید بگویید که من حسادتی نسبت به افراد ندارم!
اما ما در اینجا در مورد پیشرفت مالی صحبت میکنیم و دید شما نسبت به افرادی که در اطراف شما هستند.
بیایید موقعیتهای موجود برای هر کدام از افراد را بسنجیم
و به جای غر زدن از اینکه چرا فلانی درآمد زیادی دارد و یا
خانه و ماشینی لوکس دارد به اطراف خود با دیدی بازتر نگاه کنیم.
شما هر روز در تاکسی، اداره و حتی خانه خودتان میبینید
که افراد از درآمد و وضعیت فردی دیگر انتقاد میکنند اما هرگز از خود نمیپرسند که او چطور از موقعیتهای موجود برای خودش استفاده کرده؟! (البته از راه درستش)
شما جزو کدام گروه هستید؟
همیشه غر میزنید و یا سریع موقعیتها را شناسایی میکنید؟
کافی است از موقعیتهای موجود در اطراف خود استفاده کنید و به راحتی به پیشرفتهای چشمگیری دست یابید.
از همین حالا شروع کنید. دریای پول زیر پای شماست! هر چیزی و هر موقعیت و حل کردن هر مساله کوچکی از جامعه یک فرصت طلایی برای شماست.