چه کسی مسئول احساسات شماست؟
چه کسی مسئول احساسات شماست؟ همه افراد میخواهند کیفیت زندگی خود را افزایش دهند. همه میخواهند اهداف خود را تحقق بخشند.
اما تقریبا همه ما بارها در باورهای محدود و الگوهای احساسی خود ماندهایم و این عادتها را از احساس ناامیدی، نگرانی، غم و ناراحتی میگیریم و این عادات، تمام قدرت ما را برای تحقق اهدافمان از بین میبرد.
در حالی که ما نمیتوانیم حوادثی را که در زندگی اتفاق میافتد را کنترل کنیم اما میتوانیم درک کنیم که چگونه این وقایع را تجربه کنیم.
مردم همیشه در معرض فشارهای روحی هستند که میتواند از دست دادن شغل، از دست دادن سلامت خود و یا حتی از دست دادن یکی از عزیزان باشد.
اتفاقی که خارج از کنترل ماست و ما را به عقب میاندازد و به ما احساس غم و اندوه و ناراحتی میدهد. درست است که این اتفاقات و احساسات واقعی هستند اما نحوه برخورد و واکنش ما به این رخدادها مهم است.
ما خود را غمگین، نگران، مضطرب، شرمآور، گناهکار، ترسو و خشمگین میکنیم. علت چیست؟ پاسخ این است که ذهن و زندگی خود را با احساسات مثبت شکل دهید.
سوال این است که چگونه میخواهید زندگیتان را با وجود تمام این احساسات شکل دهید؟ آیا میخواهید زندگیتان را از بین ببرید؟ یا اینکه میخواهید از این اتفاقات برای تقویت و روشن ساختن راه زندگی خود استفاده کنید؟
همه چیز بستگی به درک شما از حوادث و تجربیات زندگی دارد. وقتی درک متفاوتی از زندگی دارید، میتوانید یک دیدگاه جدید و در نهایت یک زندگی جدید را تجربه کنید. ما به طور ناخودآگاه تصمیم میگیریم که چه حوادث و تجربیاتی در زندگیمان رخ دهد، اما ممکن است از آن آگاه نباشیم.
به عنوان مثال، رکود اقتصادی را تجربه کنید. یک نفر میتواند آن را اینگونه تفسیر کند: “من در این شرایط به شکست میرسم. “یکی دیگر از افراد ممکن است بگوید: “رکود اقتصادی من به معنای این است که من باید بیشتر کار کنم و باید خلاقیت بیشتری برای صرفه جویی داشته باشم”.
احساسات و الگوهای ذهنی
فکر میکنید نتیجه این الگوهای ذهنی برای هر کدام از این افراد چیست؟ خیلی متفاوت است، درست است؟
آیا میدانید که چرا هر کسی رویکردهای بسیار متفاوت به زندگی دارند و چرا هر کدام احساسات مختلفی را تجربه می کنند؟
همه چیز بستگی به درک هر فرد از آن رویداد دارد.
حالا، اجازه دهید کمی شخصیتر حرکت کنیم. یک زن را در نظر بگیرید. او میتواند خودش را بی ارزش کند و باور کند که به اندازه کافی خوب نیست که کسی دوستش داشته باشد. او همچنین میتواند رویکرد مخالف را بپذیرد که کسی او را انتخاب کرده و تصمیم میگیرد او را دوست داشته باشد.
اهمیت تصمیم او در مورد اینکه کدام داستان را انتخاب کند چقدر است؟ این تصمیمات چگونه او را در زندگی روزمره تحت تاثیر قرار میدهد؟ تصمیمات بزرگتر چگونه او را تحت تاثیر قرار میدهد؟
داستان اول احساس از دست دادن را ایجاد میکند، در حالی که در داستان دوم زندگی و ارزشش را جشن میگیرد. داستانی که او انتخاب میکند، تمام زندگیاش را تحت تاثیر قرار میدهد. زیرا تصمیماتی که ما میگیریم، تصمیم گیری در مورد معنی است و معنا برابر احساسات است.
بیشتر بخوانید: راز شکرگزاری
انتظارات شما و قدردانی از خود
همه ما زمانی که میتوانیم احساس شادی کنیم، داستانهایی را میگوییم که باعث ناراحتیمان میشود. ما خود را غمگین، نگران، مضطرب، شرمآور، گناهکار، ترسو و خشمگین میکنیم. علت چیست؟
پاسخ این است که ذهن انسان همیشه به دنبال چیزی است که میتواند از دست بدهد، چیزی که کمتر باشد و یا کمتر میتواند داشته باشد.
انسان از لحاظ زیست شناختی، همیشه خود را برای بدترین حالت آماده میکند. به همین دلیل است که سبک زندگی انسان و احساساتی که تجربه میکند، به کنترل آگاهانه بر روی داستانهایی که به خود میگوید، بستگی دارد.
راز این کار این است که همیشه و در همه حال انتظار رخدادهای مثبت داشته باشید و از انتظارات مثبت خود قدردانی کنید. اگر این کار را انجام دهید، تمام عمر شما در آن لحظه تغییر خواهد کرد و اگر این کار را ادامه دهید، زندگی شما برای همیشه تغییر خواهد کرد.
حال به همان زنی که در ابتدا مثال زدیم، برگردیم، اگر او بر این باور باشد که کسی او را دوست نخواهد داشت، قطعا همین باور برای او محقق میشود. اما اگر انتظار داشته باشد که کسی او را بدون تعهد یا ضرورت بیولوژیکی به طور آگاهانه انتخاب کرده و عاشقش است، به راحتی تحقق می یابد و تمام زندگی اش تغییر خواهد کرد
کنترل باطن
انتخاب با شماست. روی چه چیزی تمرکز میکنید؟ شما چه داستانی را به زندگی خود هدایت میکنید؟ این یک قدرت است که شما میتوانید همه چیز را تغییر دهید. پیشنهاد میکنم در همین زمینه مقاله ۱۵ راه برای تغییر افکار و تغییر زندگی شما را حتما مطالعه کنید.
تنها چیزی که شما را از آنچه که میخواهید باز میدارد، خودتان هستید، تنها چیزی که شما را از شادی شما محروم میکند، داستانی است که به خودتان میگویید.
همه چیز برای شما طراحی شده است که در واقع یک زندگی بزرگتر داشته باشید و برای لذت بردن بیشتر از آن استفاده کنید.
اگر میخواهید در زندگی خود آزادی واقعی داشته باشید، باید تصمیم بگیرید که اجازه ندهید رویدادهای خارجی، سبک زندگی شما را تحت تاثیر قرار دهند و این فقط با تبدیل شدن به استاد معنا؛ و پیدا کردن معنای توانمند سازی خود بستگی دارد.
منبع: www.tonyrobbins.com
ترجمه شده در تحریریه گروه ضد گلوله